فضای هنری مشهد در بحبوحه جنگ چه نمرهای میگیرد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۹۷۷۰۴
به گزارش قدس خراسان، در این ایام و پس از عملیات طوفان الاقصی و به اوج رسیدن جنایتهای رژیم صهیونیستی در حق مردم غزه، هر کس به هر شیوهای در تلاش است در برابر این اتفاقها واکنش نشان بدهد و سکوت را بشکند. نویسندگان با نوشتن، خطبا با سخنرانی و هنرمندان نیز با تولید آثار هنری سعی دارند حمایت و همبستگی خود را به این ملت مظلوم نشان بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشهد نیز که به نوعی پاتوق فرهنگی جهان اسلام و یک قطب معنوی در کشور محسوب میشود، در این ایام میزبان گردهماییها و رویدادهای مختلف و هنرمندان مطرحی بود که از جای جای کشور و جهان اسلام جمع شده بودند و جنایتهای رژیم دروغین اسرائیل را محکوم میکردند.
این یک ظرفیت ویژه در مشهد است که میتواند هنرمندان را گرد هم بیاورد و یک همبستگی و همافزایی میان آنها ایجاد کند. با این حال برخی کارشناسان و منتقدان معتقدند ظرفیت فرهنگی مشهد کلانتر و عمیقتر است و هنوز آن طور که شایسته است، بالفعل نشده است.
هنر هیچ وقت بیفایده و بینتیجه نیست
در این ارتباط با مصطفی یوسفزاده، منتقد سینما و کارشناس هنری گفتوگو کردیم. یوسفزاده با اشاره به اینکه برخیها معتقدند وقتی مردم غزه به طرز فجیعی به شهادت میرسند، تولید آثار هنری تأثیری در حال آنها ندارد و کمکی نمیکند گفت: هنر به واسطه ظرافتهای ذاتی که دارد، همواره تأثیر خودش را میگذارد. امروزه نه فقط در اتفاقهای غزه، بلکه در تمام مسائل سیاسی و فرهنگی مهمی که در جهان در حال رخ دادن است و میخواهیم آن را برجسته و عمومی کنیم، متوسل به جهان هنر میشویم. این میتواند در قالب یک کاریکاتور اتفاق بیفتد، یا حتی سرود.
وی ادامه داد: وقتی به اتفاقاتی که سال گذشته در کشور رخ داد نگاه میکنیم، میبینیم جریان معاندی که در تلاش برای به آشوب کشیدن کشور بود، فرایند ویژهای برای هنر و هنرمندان طراحی و روی این موضوع حساب ویژهای باز کرده بود. چون مردم این روزها به واسطه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هنر را با جدیت دنبال میکنند و در این فضا یک کلیپ یک دقیقهای میتواند تأثیری به مراتب بیشتر از ساعتها سخنرانی داشته باشد بنابراین نمیتوانیم بگوییم در این شرایط، هنر بینتیجه و بیفایده است.
یوسفزاده با تأکید بر اینکه هنر اتفاقاً برای عموم مردم تأثیر ویژهتری دارد گفت: اگر میخواهیم به مردم دنیا آگاهی بدهیم که در غزه چه میگذرد، میشود با زبان هنر سانسورهای شدید رسانهای غرب را هم جبران کرد. از آن طرف دشمنان مقاومت هم به هنر متوسل میشوند؛ شاهد آن هم قطعات موسیقی، کاریکاتورها و فیلمهایی است که هر ساله در راستای منافع و عقاید خودشان تولید میکنند تا هدایت افکار عمومی دنیا را به دست بگیرند.
وی ادامه داد: زمانی که آمریکاییها به ویتنام حمله کردند، آثاری که سینماگران آمریکایی تولید کردند کاملاً در راستای منافع و سیاستهای خودشان بود. همین کار را هم در جنگ با عراق و افغانستان تکرار کردند تا این مسئله را برای عموم جا بیندازند که برای وجود سلاح کشتار جمعی در افغانستان و عراق به این کشورها حمله کردند تا جلو گروههای تروریستی را بگیرند.
این منتقد و کارشناس سینما به تأثیر هنر بر ناخودآگاه افراد اشاره کرد و گفت: هنر به واسطه تأثیری که بر ناخودآگاه افراد میگذارد، میتواند ساختهایی در ذهن ایجاد کند که نقش مهمی در تعیین افکار عمومی دارد. تصور ما از سربازان آمریکایی آن چیزی است که در فیلمهای آنها دیدیم، بنابراین اگر میخواهیم تصویر واقعی غزه و فلسطین و جنایتهای رژیم صهیونیستی را نشان بدهیم، هنر بهترین ابزار است. اهمیت این موضوع دیگر بر کسی پوشیده نیست و حتی عربستان هم چند سالی است جشنواره سینمایی برگزار میکند، در حالی که کشور صاحب سینمایی نیست و هیچ کارگردان یا فیلمساز شناخته شده و موفقی ندارد اما با برگزاری چنین جشنوارههایی تلاش میکند تصورات مردم دنیا را نسبت به عربستان و عربها تغییر دهد.
آنچه انتطار داریم در مشهد اتفاق نیفتاده است
از او در مورد فعالیتهای هنری انجام شده در این ایام در فضای مشهد پرسیدیم. یوسفزاده پاسخ داد: قطعاً در نیت خیر مدیران فرهنگی مشهد و استان شکی وجود ندارد، اما اگر بخواهیم با نگاه انتقادی بنگریم، اتفاقی که باید و شاید، رخ نداده است. البته فعالیتهایی انجام شده اما آنچه انتظار میرود با توجه به ظرفیتهای هنری و فرهنگی خوبی که در مشهد وجود دارد، از تئاتر گرفته تا هنرهای تجسمی یا موسیقی، محقق نشده است.
وی ادامه داد: وجود بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) مشهد را به یک قطب بزرگ فرهنگی و هنری تبدیل کرده اما به نظر من این ظرفیتها هنوز بالفعل نشده است. فعالیتهای انجام شده تاکنون لازم بوده، اما کافی نیست. اگر بخواهیم کلانتر از اتفاقهای غزه بنگریم، برای روشنگری و تبیین آرمانها و اهدافمان هم نتوانستیم آثار هنری و رسانهای مناسبی تولید کنیم.
یوسفزاده علت ناکافی بودن تولیدات و آثار هنری و رسانهای را این گونه بیان کرد: تولید رسانهای نیازمند سیاستگذاری و ریلگذاری صحیح و دقیق است. باید نیازهای جامعه خود و جهان اسلام و حتی جامعه جهانی را شناسایی و براساس آن ریلگذاری کنیم. برای مثال سالهایی در سینمای ایران تولیدات فیلم کودک اوج گرفت و پس از آن تولیدات به سمت آثار دفاع مقدسی حرکت کرد. پرسشی که پیش میآید این است که چرا یک سال سینمای کودک پررونق و یک سال دیگر سبد سینمای کودک خالی از اثر است؟ این نشان میدهد سیاستگذاری ما ایراد دارد. اگر نیازسنجی درست صورت میگرفت، تاکنون میتوانستیم بیش از ۲۰ اثر سینمایی با موضوع فلسطین داشته باشیم.
کارشناسان متخصص در کنار متولیان فرهنگی حضور یابند
وی افزود: نیاز است نه تنها کارشناسان هنری و فرهنگی، بلکه متخصصان حوزههای مختلف همچون جامعهشناسی و روانشناسی در کنار مدیران فرهنگی شهر و استان حاضر باشند تا برای این نیازسنجی و ریلگذاری از مشورت و نظرات تخصصی آنها استفاده شود. ما برای تبیین نگاه مشهد به جهان به عنوان یک قطب معنوی و فرهنگی و حتی در مورد معرفی تاریخ و فرهنگ این شهر چند اثر تولید کردیم؟ یا حتی برای معرفی شخصیتهای برجسته مشهد یا کشور چند مستند یا فیلم تولید کردیم؟
یوسفزاده به اهمیت و تأثیر ویژه هنرهای نمایشی اشاره کرد و گفت: مشهد در حیطه نمایش نیز ظرفیت بسیار خوبی دارد که میتوانیم از آن استفاده کنیم. استفاده صحیح از چنین ظرفیتهای عظیمی موجب میشود دیگر نگران تبلیغات رسانهای دشمن نباشیم. این روزها نمایشی در مورد یکی از داستانهای شاهنامه در مشهد روی صحنه است، ما خیلی بیشتر از اینها به این نمایشها نیاز داریم. اگر نگران نسل امروز و الگوهای نامناسب آنها هستیم، به این دلیل است که برای الگوسازی صحیح تلاش نکردیم. آن قدر ظرفیتها بالاست که اگر سیاستگذاری صحیحی صورت بگیرد، فکر نمیکنم هنرمندی بیکار بماند.
قدرت هنرهای نمایشی در مشهد را دریابید
وی با تأکید بر اینکه ما در مشهد و دیگر نقاط کشور، بیشتر به دنبال پاسخ و واکنش هستیم تا جریانسازی گفت: مسئله فلسطین امروز و دیروز به وجود نیامده، بیش از ۷۰سال است که ملت فلسطین با رژیم صهیونیستی درگیر است اما با وجود این هنوز هم برخیها نسبت به غاصب بودن اسرائیل و ظلمی که علیه فلسطین داشته ابهام دارند. حتی خیلیها هنوز نمیدانند صهیونیسم چیست. دلیل این مسئله همین است که ما همواره منتظریم تا اتفاقی بیفتد و واکنش نشان بدهیم. اگر طوفانالاقصی نبود، شاید خیلی از این آثاری که میبینیم تولید نمیشد در حالی که باید همواره کنشگر و مطالبهگر باشیم. این مسئله هم به همان ریلگذاری و سیاستگذاری درست برمیگردد تا با گذشت زمان و تولیدات رسانهای و هنری یک جریان حقیقی شکل بگیرد.
یوسفزاده در پایان تأکید کرد: ما آثار نمایشی و هنری خوبی در همین مشهد داشتیم که قابل اعتناست، اما آن قدر تعداد تولیدات ما نادر و کم است، که در مقابل هجمه رسانهای دشمن گم میشود. جهان اسلام همیشه به این گونه تولیدات نیاز دارد و همواره مبتلا به ابهام و مشکلات است، بنابراین این جریانسازی و ریلگذاری باید از سوی مدیران فرهنگی اتفاق بیفتد و محدود به مقطع زمانی خاصی نشود. آن وقت است که میتوانیم در بحرانها بهترین نتایج را داشته باشیم.
به نظر میرسد نبود جریانسازی و پاسخهای مقطعی به اتفاقهای کلان، مسئلهای است که نه تنها گریبان مشهد را گرفته، بلکه تمام تولیدات رسانهای و هنری کشور را تحت تأثیر قرار داده است. ریلگذاریها و ترسیم چشمانداز دقیق در این گونه تولیدات میتواند تأثیرگذاری و ماندگاری آنها را بیشتر و عمیقتر کند. آن وقت است که یک اثر هنری میتواند از جغرافیای شهر مشهد فراتر رفته و بر مخاطب جهانی تأثیر بگذارد.
خبرنگار: محدثه مودی
محدثه مودیمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: هنر غزه رسانه تولیدات رسانه ای سیاست گذاری جهان اسلام ریل گذاری یوسف زاده آثار هنری ظرفیت ها اتفاق ها رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۹۷۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032